چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل به ما اهمیت نمیدهد؟ 19 نکته
در یک رابطه عاشقانه، احساس امنیت و ارزشمندی بسیار مهم است. وقتی این احساسات خدشهدار میشوند، این سوال پیش میآید که آیا طرف مقابل واقعاً به ما اهمیت میدهد؟ این احساس میتواند بسیار دردناک و گیجکننده باشد. در اینجا به بررسی 19 دلیل احتمالی برای این احساس میپردازیم:


باید با طرف مقابل خود در مورد احساساتتان صحبت کنید و سعی کنید علت این احساس را پیدا کنید. ارتباط با صداقت و باز میتواند به حل بسیاری از مشکلات کمک کند.
بهترین راه برای رفع این احساسات، برقراری ارتباط با صداقت و تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل است. در صورت نیاز، مراجعه به یک مشاور متخصص میتواند کمککننده باشد.
چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل به ما اهمیت نمیدهد؟
1. تفاوت در زبان عشق
همه ما عشق را به یک شکل نشان نمیدهیم و دریافت نمیکنیم.ممکن است همسرتان شما را دوست داشته باشد، اما روش ابراز عشق او با چیزی که شما نیاز دارید، متفاوت باشد.او ممکن است با انجام کارهای عملی عشقش را نشان دهد، در حالی که شما نیازمند کلام محبتآمیز هستید.مثلا فرض کنید شما بیشتر از همه به تعریف و تمجید نیاز دارید، اما همسرتان به جای تعریف کردن، بیشتر سعی میکند کارهای خانه را انجام دهد.این باعث میشود شما احساس کنید نادیده گرفته میشوید.راه حل این است که در مورد زبان عشق خود و همسرتان صحبت کنید و سعی کنید نیازهای یکدیگر را درک کنید.
میتوانید کتاب “پنج زبان عشق” گری چاپمن را مطالعه کنید تا در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید.
درک زبان عشق، کلید حل بسیاری از سوء تفاهمها در روابط است.به خاطر داشته باشید که تلاش برای درک یکدیگر، ارزشمندترین سرمایهگذاری در رابطه است.با شناخت زبان عشق طرف مقابل، میتوانید به طور موثرتری به او نشان دهید که چقدر برایتان مهم است.
2. انتظارات غیر واقع بینانه
گاهی اوقات انتظارات ما از طرف مقابل بسیار بالا و غیر واقع بینانه است. ما انتظار داریم که او همیشه در دسترس باشد، همیشه ما را درک کند و همیشه نیازهای ما را برآورده کند. این انتظارات میتواند باعث شود که احساس کنیم او به اندازه کافی به ما اهمیت نمیدهد. مثلا انتظار داشته باشید که همسرتان همیشه بعد از کار به شما زنگ بزند و حالتان را بپرسد، در حالی که او ممکن است خسته باشد و نیاز به کمی تنهایی داشته باشد. سعی کنید انتظارات خود را بررسی کنید و ببینید آیا واقع بینانه هستند یا خیر. با طرف مقابل در مورد انتظارات خود صحبت کنید و سعی کنید به توافق برسید. انعطافپذیری و درک متقابل، از ارکان اصلی یک رابطه سالم است. انتظارات غیرواقعبینانه، نه تنها باعث ناامیدی شما میشوند، بلکه فشار زیادی را هم بر طرف مقابل وارد میکنند.
3. کمبود ارتباط موثر
اگر نتوانیم به طور موثر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم، سوء تفاهمها و احساسات منفی افزایش مییابد. ممکن است ما نتوانیم احساسات و نیازهای خود را به درستی بیان کنیم و یا نتوانیم به حرفهای طرف مقابل به درستی گوش دهیم. یاد بگیرید که چگونه احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنید. به حرفهای طرف مقابل با دقت گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. از پرسیدن سوال نترسید و ابهامات را برطرف کنید. ارتباط موثر، پلی است که دو نفر را به هم متصل میکند و از بروز سوء تفاهمها جلوگیری میکند. تمرین کنید تا شنونده فعال باشید و به زبان بدن طرف مقابل توجه کنید.
4. مشغلههای زندگی
زندگی مدرن پر از مشغله و استرس است. ممکن است همسرتان به دلیل مشغلههای کاری، خانوادگی یا شخصی، نتواند به اندازه کافی به شما توجه کند. این بدان معنا نیست که او به شما اهمیت نمیدهد، بلکه به این معنی است که او در حال حاضر تحت فشار است. مثلا همسرتان به تازگی یک پروژه مهم در محل کار گرفته است و مجبور است ساعات زیادی را کار کند. این باعث میشود او نتواند به اندازه قبل با شما وقت بگذراند. سعی کنید شرایط همسرتان را درک کنید و به او فضا بدهید. به او کمک کنید تا استرس خود را مدیریت کند. در این شرایط، حمایت شما میتواند بسیار ارزشمند باشد. با برنامهریزی مناسب، میتوانید زمان بیشتری را با هم بگذرانید.
5. مشکلات حل نشده
وجود مشکلات حل نشده در رابطه میتواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شود. اگر نتوانیم مشکلات را به طور موثر حل کنیم، این مشکلات میتوانند به مرور زمان بزرگتر شوند و احساس کنیم که طرف مقابل به ما اهمیت نمیدهد. مثلا شما و همسرتان بر سر مسائل مالی اختلاف نظر دارید و هرگز نتوانستهاید به یک توافق برسید. این اختلاف نظر میتواند باعث شود که شما احساس کنید همسرتان به نیازهای شما اهمیت نمیدهد. سعی کنید مشکلات را به طور مستقیم و با صداقت با طرف مقابل در میان بگذارید. به دنبال راه حلهای مشترک باشید و از سازش کردن نترسید. در صورت نیاز، از یک مشاور کمک بگیرید. حل مشکلات، نه تنها به بهبود رابطه کمک میکند، بلکه باعث افزایش صمیمیت و اعتماد بین شما و طرف مقابل میشود.
6. کاهش صمیمیت
صمیمیت فقط به رابطه جنسی محدود نمیشود. صمیمیت شامل نزدیکی عاطفی، فیزیکی و فکری است. اگر صمیمیت در رابطه کاهش یابد، ممکن است احساس کنیم که طرف مقابل به ما اهمیت نمیدهد. 
8. اعتماد به نفس پایین
اعتماد به نفس پایین میتواند باعث شود که به طور مداوم به عشق و علاقه طرف مقابل شک کنیم.ممکن است فکر کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و او ما را ترک خواهد کرد.این ترس میتواند باعث شود که احساس کنیم او به ما اهمیت نمیدهد.مثلا شما همیشه نگران هستید که همسرتان شما را ترک کند و به همین دلیل، هر کاری میکنید تا او را راضی نگه دارید.این رفتار میتواند باعث شود همسرتان احساس کند شما به او اعتماد ندارید.روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کنید.به خودتان یادآوری کنید که ارزشمند هستید و لایق عشق و محبت هستید.
اعتماد به نفس، نه تنها به بهبود رابطه شما کمک میکند، بلکه باعث میشود فرد شادتر و موفقتری باشید.
گذشته آسیب زا</h2> </p> <p>تجربیات آسیبزای گذشته، مانند روابط ناموفق یا خیانت، میتوانند بر روابط فعلی ما تاثیر بگذارند.ممکن است به سختی بتوانیم به کسی اعتماد کنیم و همیشه نگران تکرار <a href=">اشتباهات گذشته باشیم.این ترس میتواند باعث شود که احساس کنیم طرف مقابل به ما اهمیت نمیدهد.مثلا شما در رابطه قبلی خود خیانت دیدهاید و به همین دلیل، به سختی میتوانید به همسرتان اعتماد کنید.
این باعث میشود همیشه رفتارهای او را زیر نظر داشته باشید و به هر چیزی شک کنید.
به دنبال درمان برای آسیبهای گذشته خود باشید.با طرف مقابل در مورد ترسهای خود صحبت کنید.به او فرصت دهید تا به شما نشان دهد که قابل اعتماد است.گذشته را رها کنید و به آینده نگاه کنید.
10. الگوهای رفتاری ناسالم
در روابط، گاهی الگوهای رفتاری ناسالم شکل میگیرند که به مرور زمان باعث آسیب به رابطه میشوند. این الگوها میتوانند شامل انتقاد مداوم، سرزنش، سکوت یا اجتناب از گفتگو باشند. مثلا شما و همسرتان همیشه در حال بحث و جدال هستید و هیچ کدام حاضر نیستید کوتاه بیایید. این الگوهای رفتاری ناسالم باعث میشود احساس کنید هیچ کدام به نظرات و احساسات دیگری اهمیت نمیدهید. الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کنید. با کمک یک مشاور، سعی کنید این الگوها را تغییر دهید. تلاش برای ایجاد الگوهای سالمتر، به بهبود کیفیت رابطه شما کمک شایانی خواهد کرد.
11. عدم قدردانی
وقتی از زحمات و تلاشهای طرف مقابل قدردانی نکنیم، ممکن است احساس کند که نادیده گرفته میشود و به او اهمیت نمیدهیم. قدردانی، یکی از مهمترین عوامل در حفظ یک رابطه سالم و شاد است. مثلا همسرتان هر روز برای شما غذا میپزد و شما هرگز از او تشکر نمیکنید. این باعث میشود او احساس کند تلاشهایش بیارزش هستند. به طور منظم از طرف مقابل قدردانی کنید. به او بگویید که چقدر قدردان زحمات و تلاشهایش هستید. حتی یک تشکر ساده میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. قدردانی، احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن را در طرف مقابل تقویت میکند. قدردانی، یک سرمایهگذاری کوچک است که سود زیادی را به رابطه شما باز میگرداند.
12. عدم حمایت عاطفی
حمایت عاطفی، به معنای همدلی، درک و حمایت از احساسات طرف مقابل است.اگر نتوانیم به طور موثر از طرف مقابل حمایت عاطفی کنیم، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کند.</p> </p> <p>به حرفهای طرف مقابل با دقت گوش دهید.</p> </p> <p>به او نشان دهید که او را درک میکنید.</p> </p> <p>به او دلداری دهید و به او کمک کنید تا با احساساتش مقابله کند.</p> </p> <p>حمایت عاطفی، به طرف مقابل نشان میدهد که شما به او اهمیت میدهید و در کنارش هستید.
</p> </p> <p>حمایت عاطفی، یکی از قویترین پیوندهایی است که میتواند دو نفر را به هم متصل کند.
</p> </p> <h2>13.انتظارات جنسی برآورده نشده</h2> </p> <p>رضایت جنسی، بخشی مهم از یک <a href=">رابطه عاشقانه است.اگر انتظارات جنسی یک یا هر دو طرف برآورده نشود، میتواند منجر به نارضایتی، ناامیدی و احساس عدم اهمیت شود.باید در مورد نیازها و خواستههای جنسی خود با یکدیگر صادق باشید.مثلا اگر یکی از طرفین به طور مداوم از رابطه جنسی امتناع کند، طرف دیگر ممکن است احساس کند که مورد بیتوجهی قرار گرفته و نیازهایش نادیده گرفته میشوند.به طور باز و با صداقت در مورد نیازها و خواستههای جنسی خود صحبت کنید.
سعی کنید به نیازهای طرف مقابل توجه کنید و آنها را برآورده کنید.اگر مشکلی در این زمینه وجود دارد، از یک متخصص کمک بگیرید.ارتباط باز و با صداقت در مورد مسائل جنسی، کلید رسیدن به رضایت جنسی مشترک است.
14. رقابت به جای همکاری
در یک رابطه سالم، باید همکاری و حمایت از یکدیگر وجود داشته باشد، نه رقابت. اگر حس رقابت در رابطه حاکم شود، طرفین ممکن است احساس کنند که در حال جنگیدن با یکدیگر هستند و به اهداف مشترک اهمیت داده نمیشود. مثلا اگر در یک رابطه، هر دو نفر فقط به دنبال پیشرفت خود باشند و از موفقیتهای یکدیگر خوشحال نشوند، حس رقابت جای همکاری را میگیرد. به جای رقابت، سعی کنید از یکدیگر حمایت کنید و در کنار هم به اهداف مشترک برسید. از موفقیتهای یکدیگر خوشحال شوید و به هم تبریک بگویید. همکاری و حمایت، پیوند بین شما را قویتر میکند و باعث میشود احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری داشته باشید. یک رابطه موفق، بر پایه همکاری و حمایت متقابل بنا شده است.
15. نادیده گرفتن مرزها
هر فردی در رابطه نیاز به فضای شخصی و حریم خصوصی دارد. نادیده گرفتن مرزها و تجاوز به فضای شخصی طرف مقابل، میتواند باعث احساس خفگی و بیاحترامی شود. مثلا اگر یکی از طرفین دائماً تلفن همراه طرف مقابل را چک کند یا بدون اجازه وارد حریم خصوصی او شود، مرزها نادیده گرفته شدهاند. به مرزهای یکدیگر احترام بگذارید. به فضای شخصی طرف مقابل تجاوز نکنید. در مورد مرزهای خود با یکدیگر صحبت کنید و به توافق برسید. احترام به مرزها، نشاندهنده احترام و ارزش قائل شدن برای طرف مقابل است. حفظ مرزها، به هر دو نفر اجازه میدهد تا احساس استقلال و آزادی در رابطه داشته باشند.
16. تلاش نکردن برای رشد فردی و مشترک
یک رابطه پویا، نیازمند تلاش مداوم برای رشد فردی و مشترک است. اگر هیچ تلاشی برای بهبود خود و رابطه صورت نگیرد، ممکن است رابطه به مرور زمان دچار رکود شود و احساس یکنواختی و بیعلاقگی به وجود آید. مثلا اگر بعد از مدتی، هر دو نفر از یادگیری چیزهای جدید و انجام فعالیتهای مشترک دست بکشند، رابطه دچار رکود میشود. به طور مداوم برای رشد فردی و مشترک تلاش کنید. کلاسهای آموزشی شرکت کنید، کتاب بخوانید، با هم سفر کنید و فعالیتهای جدیدی را امتحان کنید. تلاش برای رشد، نه تنها رابطه را بهبود میبخشد، بلکه باعث میشود فرد شادتر و موفقتری باشید. همیشه به دنبال راههایی برای بهتر شدن باشید.
17. کنترل گری
کنترلگری، به معنای تلاش برای اعمال قدرت و تسلط بر طرف مقابل است. این رفتار میتواند شامل محدود کردن آزادیهای فردی، تعیین کردن قوانین و مقررات سختگیرانه و یا بهرهگیری از تهدید و ارعاب باشد. مثلا اگر یکی از طرفین سعی کند تمام فعالیتها و ارتباطات طرف مقابل را کنترل کند، این نشانه کنترلگری است. از کنترلگری خودداری کنید. به طرف مقابل آزادی و استقلال بدهید. به تصمیمات او احترام بگذارید. کنترلگری، باعث ایجاد ترس و ناامنی در رابطه میشود و به مرور زمان آن را نابود میکند. یک رابطه سالم، بر پایه اعتماد و احترام متقابل بنا شده است، نه بر پایه قدرت و کنترل.
18. بهداشت روانی ضعیف
مشکلات بهداشت روانی، مانند افسردگی، اضطراب و یا اختلالات شخصیتی، میتوانند بر روابط عاطفی تاثیر منفی بگذارند. فردی که از مشکلات بهداشت روانی رنج میبرد، ممکن است نتواند به طور کامل در رابطه حضور داشته باشد و نیازهای عاطفی طرف مقابل را برآورده کند. مثلا فردی که افسرده است، ممکن است علاقه خود را به فعالیتهای لذتبخش از دست بدهد و از نظر عاطفی از همسرش دور شود. در صورت داشتن مشکلات بهداشت روانی، به دنبال کمک حرفهای باشید. با طرف مقابل در مورد مشکلات خود صحبت کنید. به او اجازه دهید تا از شما حمایت کند. بهداشت روانی، یکی از مهمترین عوامل در داشتن یک رابطه سالم و شاد است. مراقب سلامت روان خود باشید و به آن اهمیت دهید.
19. عدم تطابق ارزش ها و اهداف
تفاوت اساسی در ارزش ها و اهداف بلندمدت، میتواند منجر به بروز اختلاف نظر و احساس عدم درک متقابل شود.اگر دو نفر در مورد مسائل مهم زندگی، مانند تربیت فرزند، مسائل مالی، سبک زندگی و یا اهداف شغلی، دیدگاه های کاملاً متفاوتی داشته باشند، ممکن است احساس کنند که در مسیرهای جداگانه ای حرکت می کنند.مثلا اگر یکی از طرفین به دنبال پیشرفت شغلی و کسب درآمد بیشتر باشد، در حالی که طرف دیگر به دنبال داشتن یک زندگی ساده و تمرکز بر خانواده باشد، ممکن است اختلافاتی به وجود آید.در مورد ارزش ها و اهداف خود با یکدیگر صحبت کنید.
سعی کنید نقاط مشترکی پیدا کنید و در مورد نقاط اختلاف به توافق برسید.
اگر تفاوت ها بسیار زیاد هستند، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.درک ارزش های طرف مقابل و تلاش برای سازگاری با آنها، نشان دهنده احترام و ارزش قائل شدن برای او است.






